محل تبلیغات شما
فردا صبح پس از انجام کارهای روزانه و بیدار کردن شیل و الیزابت سباستین ازم پرسید:ساز میزنی؟ _اره،پیانو میزنم _دوست داری به بوجان پیانو یاد بدین؟ یعنی مخم پوکید ولی به روی خودم نیووردم:اره اره.دوست دارم^^ وقتی رسیدیم تو اتاق شیل، سباستین گفت:بوچان،تارا میخواد بهتون پیانو یاد بدهند _آه!سباستین!مگه کلاس رقص و ویالن و درسو. کافی نیست؟ _میدونم بوچان ولی باید شما با ساز های دیگه ای هم آشنا بشید درضمن تارا استعداد خوبی هم درنقاشی داره میتونه به شما هم یاد بده!

دختر گمشده ی خاد سیاه قسمت14

دختر گمشده ی خادم سیاه قسمت13

دختر گمشده ی خادم سیاه قسمت12

سباستین ,هم ,یاد ,ساز ,ولی ,دوست ,پیانو یاد ,بوچان ولی ,میدونم بوچان ,کافی نیست؟ ,ولی باید

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ دکتر بابک کرمی