سباستین وقتی داشت شیل رو اماده برای خواب میکرد بهش گفت:خیلی با تارا رفت و آمد دارید _اره!کارشو داره خیلی خوب انجام میده بعد شیل نگاهی به سباستین کرد:بهش که حسودیت نمیشه؟ _آ.آع.آره! از اینکه کارش مثل من خوبه حسودیم میشه شیل نگاهی به پایین کرد و گقت:فکر میکردم شما آکوما ها همیشه باهم جنگ دارید _معلومه که جنگ داریم!ولی تارا هنوز یک اوکومای کامل نیستش وهنوز قلبش شاد و پاکه _روحش چی؟ _روح اونم نصفش پاک و نصفش شیطانیه بعد سباستین یک لبخندی زد:از شخصیتش خوشم دختر گمشده ی خاد سیاه قسمت14
دختر گمشده ی خادم سیاه قسمت13
دختر گمشده ی خادم سیاه قسمت12
سباستین ,شیل ,نصفش ,تارا ,دارید ,نگاهی ,نگاهی به ,شیل نگاهی ,یک اوکومای ,هنوز یک ,ولی تارا
درباره این سایت